ورود اسکندر و تاثیر یونانیان بر معماری و شهر سازی ایرانیان
اسكندر با اتحاد دولتشهرهاي پراكنده يوناني توانست به سيادت هخامنشيان بر جهان متمدن آن روزگار پايان دهد. اسكندر آن اندازه فراست داشت تا بداند حفظ سرزمين مغلوب با تكيه بر قدرت و نژاد يوناني ميسر نيست و براي دستيابي به اين هدف بر آميزش قواي يوناني و ايراني تكيه داشت. اين امر كه نامه تنسر آن را نتيجه رايزني او با فيلسوف مشهور يوناني، ارسطو، ذكر كرده است، موجب ايجاد ساختمان سياسي جديدي به نام ملوك الطوايفي در ايران شد كه تا چند قرن دوام آورد. سازماني كه البته ساخت اجتماعي آرياييان باستان مستعد پذيرايي از آن بود. اما جانشينان سلوكي اسكندر سياست ديگري در پيش گرفتند. آنان ساخت شهرهاي خود فرمان يوناني (پولیس )را بر ساختار اجتماعي ايران باستان تحميل كردند. آنان ديگر سياست اختلاط نژادها را كه دلخواه اسكندر بود، ادامه نداده، از مجموع بخشهاي شاهنشاهي عنصري ايجاد كردند كه به آنها نزديك و نسبت به ايشان وفادار باشد. به همين رو ايجاد شهرهاي يوناني نشين در سراسر حوزه سرزمين هاي آريايي، از بلخ و بخارا تا بين النهرين، در دستور كار سلوكيان قرارگرفت. ايشان البته به تعمير مجدد شهرها نيز همت گماشتند. اما به هرحال هدف آنان استحاله فرهنگ ساكنان بومي در فرهنگ هلني بود. شهرهاي بنا شده در روزگار سلوكيان را به 4 دسته تقسيم كرده اند:
ادامه مطلب